در سوره انبیاء (آیات 105 و 106) مى خوانیم:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا
فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا
یَصْنَعُونَ(نور/30)
بـه مؤ منان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و فروج خود
را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه تر است ، خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است.
در کتاب کافى در شاءن نزول آیه از امام باقر (علیه السلام ) چنین نـقـل شـده اسـت کـه جـوانـى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار مى دادند (و طبعا گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان مـى شـد) چـهـره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامى کـه زن گـذشـت جـوان هـمـچنان با چشمان خود او را بدرقه مى کرد در حالى که راه خود را ادامـه مـى داد تـا اینکه وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت!
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ(بقره/207)
بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على (علیه السلام ) در لیلة المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم )، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
شان نزول :
مفسر معروف اهل تسنن (ثعلبى ) مى گوید: هنگامى که پیغمبر اسلام تصمیم گرفت
مهاجرت کند براى اداى دینهاى خود و تحویل دادن امانتهائى که نزد او بود على (علیه
السلام ) را به جاى خویش قرار داد و شب هنگام که مى خواست به سوى غار (ثور)
برود و مشرکان اطراف خانه او را براى حمله به او محاصره کرده بودند دستور داد على
(علیه السلام ) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد حضرمى ) که مخصوص
خود پیغمبر بود روى خود بکشد در این هنگام خداوند به
(جبرئیل ) و (میکائیل ) وحى فرستاد که من بین شما برادرى ایجاد کردم و عمر یکى
از شما را طولانیتر قرار دادم کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگى
دیگرى را بر خود مقدم دارد هیچکدام حاضر نشدند.
قَالُوا یَا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ(یوسف/11)
(برادران نزد پدر آمدند و) گفتند پدر جان ! چرا تو درباره (برادرمان ) یوسف به ما اطمینان نمى کنى در حالى که ما خیر خواه او هستیم؟
معمولا هرگز دشمنان با صراحت و بدون استتار براى ضربه زدن وارد میدان نمى شوند،
بـلکـه بـراى ایـنـکـه بـتـوانـنـد طـرف را غـافـلگـیـر سـازنـد، و
مـجـال هـر گـونـه دفاع را از او بگیرند، کارهاى خود را در لباسهاى فریبنده پنهان مى
سـازنـد، بـرادران یـوسـف نـقـشـه مـرگ یا تبعید او را تحت پوشش عالیترین احساسات و
عـواطـف بـرادرانـه پـنـهـان ساختند، احساساتى که هم براى یوسف تحریک آمیز بود و هم
براى پدر ظاهرا قابل قبول.
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْم سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ(رعد/11)
براى انسان مأمورانى است که پى درپى، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خد[ = حوادث غیرحتمى] حفظ مى کنند; و خداوند سرنوشت هیچ قومى (و ملّتى) راتغییر نمى دهد مگر آنکه آنان آنچه را در (وجود) خودشان است تغییر دهند. و هنگامى که خدا براى قومى (به خاطر اعمالشان) بدى (و عذاب) بخواهد، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد; و جز خدا، (نجات دهنده و) سرپرستى نخواهند داشت.
تفسیر :
محافظان غیبى !
در آیات گذشته خواندیم که خدا بحکم عالم الغیب و الشهادة بودن ، از پنهان و آشکار
مردم با خبر و همه جا حاضر و ناظر است .
در آیه مورد بحث اضافه مى کند که خداوند علاوه بر این حافظ و نگاهبان بندگان خود
نیز مى باشد: براى انسان مامورانى است که پى در پى از پیش رو، و پشت سر او قرار
مى گیرند و او را از حوادث حفظ مى کنند (له معقبات من بین یدیه و من خلفه یحفظونه من
امر الله )
وَالسَّبِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَنٍ رَّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَآ أَبَداً ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیم(توبه/100)
پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و آنها که به نیکى از آنها پیروى کردند،
خداوند از آنها خشنود و آنها (نیز) از او خشنود شدند، و باغهائى از بهشت براى آنان
فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جریان دارد، جاودانه در آن خواهند ماند، و از این
پیروزى بزرگى است.
تفسیر :
پیشگامان اسلام
گر چه درباره شان نزول آیه فوق ، مفسران روایات متعددى
نقل کرده اند، ولى چنانکه خواهیم دید هیچ کدام از آنها شان
نزول آیه نیست ، بلکه در واقع بیان مصداق و وجود خارجى آن است .
به هر حال به دنبال آیات گذشته که بیان
حال کفار و منافقان را مى نمود در آیه فوق اشاره به گروههاى مختلف از مسلمانان راستین
شده است و آنها را در سه گروه مشخص تقسیم مى کند.