رشوه خواری!
وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَلَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَطِلِ وَتُدْلُواْ
بِهَآ إِلَى الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُواْ فَرِیْقاً مِّنْ أَمْوَلِ الْنَّاسِ
بِالإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُون(بقره/188)
و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق )در میان خود نخورید! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه ، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهید، در حالى که مى دانید (این کار، گناه است )!
«تدلوا»
به معناى سرازیر کردن دَلو در چاه است که در این آیه، رشوه به قاضى به آن
تشبیه شده است. مراد از «اموال النّاس» هم اموال عمومى است وهم اموال
خصوصى. علاوه بر آنکه رشوه براى گرفتن حقوق غیرمالىِ مردم نیز ممنوع است.
رشوه
رشوه، یکى از گناهان بزرگى است که مفاسد اجتماعى متعدّدى را به دنبال
دارد، از جمله: حذف عدالت، یأس و ناامیدى ضعفا، جرأت و جسارت اقویا، فساد و
تباهى حاکم و قاضى، از بین رفتن اعتماد عمومى.
با توجّه به این آثار و عوارض منفى، در روایات شدیداً از این عمل انتقاد
شده است. رسول اکرم صلى الله علیه وآله خطاب به حضرت على علیه السلام
فرمود: «یا على ثمن المیتة والکلب والخمر و مهر الزانیة والرشوة فى الحکم» [1]
اى على! درآمد حاصل از فروش مردار، سگ، شراب، زنا و رشوه یکسان و حرام
است. همچنین على علیه السلام در ذیل آیه شریفه ى «اکّالون للسّحت» [2] فرمود: رشوه خواران کسانى هستند که مشکل مردم را حل نموده و در برابر، هدایاى آنان را مى پذیرند. [3]
امام صادق علیه السلام رشوه را در حد کفر به خدا مى داند. و رسول اکرم صلى
الله علیه وآله رشوه دهنده و گیرنده و واسطه را لعنت کرد و فرمود: بوى
بهشت به صاحب رشوه نمى رسد.
در حدیث دیگر مى خوانیم: هر حاکمى که نسبت به گرفتارى هاى مردم بى تفاوت
باشد، خداوند لطفش را نسبت به او مى پوشاند و اگر هدیه قبول کند تا کار
مردم را انجام دهد، در زنجیر است و اگر رشوه بگیرد، مشرک مى باشد. [4]
حضرت على علیه السلام رشوه گیرنده را از حقّ ولایت محروم مى داند. [5] و در جاى دیگر آن حضرت فرمودند: هیچ گروهى گرفتار رشوه نشدند، مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانى شدند! [6]
بعضى براى توجیه خلاف خود، نامهاى مختلف بر رشوه مى گذارند، از جمله:
هدیه، تحفه، حقّالزحمه، چشم روشنى و... . شخصى به نام «اشعثبن قیس»،
حلوائى به در خانه على علیه السلام به عنوان هدیه آورد تا در محکمه شاید
امام به نفع او حکم صادر کند. امام فرمود: به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را
بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحقّ از دهان مورچه اى بگیرم این کار را
نخواهم کرد. [7]
شخصى به رسول اکرم صلى الله علیه وآله گفت: من متصدى و مسئول کارى هستم،
مردم برایم هدایایى مى آورند، چگونه است؟! حضرت در جواب فرمود: چه شده است
که عُمّال ما از هدایا سخن مى گویند! آیا اگر در خانه مى نشستند کسى به
آنان هدیه مى داد؟! [8]
1) بحار، ج77، ص54.
2) مائده، 42.
3) بحار، ج104، ص273 .
4) وسائل، ج12، ص63 .
5) نهج البلاغه، خطبه131.
6) نهج الفصاحه، ح 2693.
7) نهج البلاغه، خطبه224.
8) نهج الفصاحه، ح 539.
تفسیر نور